1.0 مقدمه: پارادایم نوین محاسبات
هوش مصنوعی کوانتومی (QAI)، که در تلاقی دو حوزه انقلابی مکانیک کوانتومی و هوش مصنوعی شکل گرفته، یک پارادایم محاسباتی نوظهور و استراتژیک است. اهمیت آن در توانایی بالقوهاش برای حل مسائلی نهفته است که حتی برای قدرتمندترین ابررایانههای کلاسیک امروزی نیز غیرقابل حل یا به طرز غیرقابل تصوری زمانبر هستند. حوزههایی مانند کشف داروهای جدید و امنیت سایبری نمونههایی از این مسائل پیچیده هستند که هوش مصنوعی کوانتومی وعده حل آنها را میدهد.
هدف اصلی این فناوری، بهرهگیری از مزایای بنیادین رایانش کوانتومی برای وظایف یادگیری ماشین کوانتومی (QML) و بهینهسازی است. این رویکرد دو مزیت کلیدی به همراه دارد: اول، افزایش نمایی سرعت پردازش که میتواند آموزش مدلهای زبانی بزرگ (LLMs) را از هفتهها به چند ساعت کاهش دهد؛ و دوم، مصرف انرژی بسیار پایینتر که در عصر افزایش تقاضای انرژی برای مراکز داده، یک مزیت کلیدی محسوب میشود. در نهایت، هوش مصنوعی کوانتومی صرفاً یک گام رو به جلو در جهت محاسبات "سریعتر" نیست، بلکه یک تغییر پارادایم به سمت نوعی اساساً "متفاوت" از محاسبات است.
2.0 مبانی بنیادین محاسبات کوانتومی: موتور محرک انقلاب
درک اصول بنیادین رایانش کوانتومی برای تحلیل استراتژیک هوش مصنوعی کوانتومی ضروری است. این اصول نه تنها منبع قدرت بیسابقه این فناوری هستند، بلکه آن را به طور کامل از محاسبات کلاسیک متمایز میکنند. درک این مفاهیم، کلید فهمیدن پتانسیل و چالشهای پیش روی این حوزه است.
2.1 فراتر از صفر و یک: کیوبیت، برهمنهی و درهمتنیدگی
کیوبیت (Qubit) واحد پایه اطلاعات در کامپیوترهای کوانتومی است. برخلاف یک بیت کلاسیک که تنها میتواند مقدار ۰ یا ۱ را داشته باشد، یک کیوبیت به لطف پدیدهای به نام برهمنهی (Superposition)، میتواند ترکیبی از هر دو حالت ۰ و ۱ را به طور همزمان نمایندگی کند. این قابلیت به یک سیستم n-کیوبیتی اجازه میدهد تا 2^n حالت را به صورت همزمان پردازش کند، که یک رشد نمایی در ظرفیت پردازش اطلاعات محسوب میشود.
درهمتنیدگی (Entanglement) دومین ستون قدرت رایانش کوانتومی است. این پدیده شگفتانگیز در فیزیک کوانتوم به وضعیتی اطلاق میشود که در آن حالت یک کیوبیت به طور آنی با حالت کیوبیت دیگر مرتبط میشود، صرف نظر از فاصلهای که بین آنها وجود دارد.
نتیجه استراتژیک: این دو ویژگی به طور جمعی به کامپیوترهای کوانتومی قدرتی بیسابقه برای کاوش همزمان در فضاهای احتمالات بسیار بزرگ میبخشند. این توانایی، کلید حل مسائل بهینهسازی و شبیهسازی است که در آنها یافتن بهترین راهحل در میان تریلیونها گزینه، برای کامپیوترهای کلاسیک عملاً غیرممکن است.
2.2 چالش ذاتی ادغام: منطق کوانتومی در برابر شبکههای عصبی
یک تناقض بنیادین بین منطق حاکم بر محاسبات کوانتومی و هوش مصنوعی سنتی وجود دارد. گیتهای کوانتومی که عملیات را روی کیوبیتها انجام میدهند، ذاتاً خطی و برگشتپذیر هستند. این در حالی است که شبکههای عصبی کلاسیک برای یادگیری و پردازش اطلاعات به شدت به دینامیکهای غیرخطی وابستهاند.
بر اساس این تحلیل، جایگزینی صرف یک پردازنده کلاسیک با یک پردازنده کوانتومی برای اجرای مدلهای هوش مصنوعی سنتی امکانپذیر نیست. این ضرورت فنی، محققان را به سمت توسعه الگوریتمهای کاملاً جدید و ترکیبی (Hybrid) سوق داده است که از قابلیتهای هر دو دنیای محاسباتی کلاسیک و کوانتومی به طور همزمان بهره میبرند.
این چالشهای بنیادین و اصول منحصربهفرد، صحنه را برای نقاط عطف تاریخی آماده کردند که پتانسیل عملی این فناوری را به نمایش گذاشتند.
3.0 چشمانداز رقابتی شرکتها: نبرد غولهای فناوری و استارتاپها
چشمانداز شرکتی در حوزه هوش مصنوعی کوانتومی، یک مسابقه پرمخاطره برای دستیابی به "مزیت کوانتومی" عملی است. در این بخش، استراتژیهای متمایز و نقشههای راه فناوری بازیگران کلیدی، از غولهای تثبیتشده تا استارتاپهای نوظهور، که در حال شکل دادن به آینده این صنعت هستند، تحلیل میشود.
3.1 غولهای فناوری: رهبران مسابقه
- Google: تمرکز استراتژیک گوگل بر کاهش نرخ خطا در کیوبیتهای ابررسانا استوار است. تراشه "Willow" این شرکت گامی حیاتی به سوی ساخت کامپیوترهای کوانتومی تحملپذیر در برابر خطا (Fault-Tolerant) محسوب میشود. گوگل در سال ۲۰۱۹ با پردازنده "Sycamore" ادعای دستیابی به "برتری کوانتومی" را مطرح کرد، اما این ادعا با واکنش IBM مواجه شد که استدلال کرد این دستاورد بیشتر یک نقطه عطف نظری است تا یک مزیت عملی. این استراتژی نشان میدهد که گوگل دستیابی به کیفیت کیوبیت را بر کمیت آن اولویت داده و معتقد است مسیر پیروزی از طریق حل چالش بنیادی خطاها میگذرد.
- IBM: این شرکت با انتشار نقشههای راه دقیق و عمومی، استراتژی شفافی را دنبال میکند. IBM هدف خود را دستیابی به "مزیت کوانتومی" تا سال ۲۰۲۶ و ساخت اولین کامپیوتر تحملپذیر در برابر خطا تا سال ۲۰۲۹ اعلام کرده است. پیشرفتهای سختافزاری این شرکت، از جمله پردازنده "Heron"، در راستای اجرای مدارهای کوانتومی پیچیدهتر طراحی شده است. این رویکرد شفاف، ابزاری استراتژیک برای ایجاد اعتماد در بازار، جذب توسعهدهندگان به اکوسیستم خود و تثبیت موقعیت IBM به عنوان یک شریک قابل اتکا در بلندمدت است.
- Microsoft: مایکروسافت رویکردی منحصربهفرد را با تمرکز بر توسعه یک کامپیوتر کوانتومی "توپولوژیکال" دنبال میکند. کیوبیتهای این نوع کامپیوتر ذاتاً در برابر نویزهای محیطی مقاومتر هستند. پلتفرم "Azure Quantum" و زبان برنامهنویسی Q# نیز اجزای کلیدی اکوسیستم مایکروسافت برای تسهیل دسترسی به این فناوری هستند. این یک استراتژی پرخطر اما با پاداش بالقوه بسیار بالا است؛ اگر مایکروسافت موفق شود، میتواند با جهشی فناورانه، از رقبای خود که بر معماریهای مستعد خطا تمرکز کردهاند، پیشی بگیرد.
- Intel: اینتل با تراشه ۱۲ کیوبیتی "Tunnel Falls"، بر فناوری "کیوبیتهای اسپین سیلیکونی" (Silicon Spin Qubits) تمرکز کرده است. مزیت استراتژیک این فناوری در قابلیت مقیاسپذیری بالا و سازگاری با فرآیندهای ساخت CMOS موجود در صنعت نیمههادیها نهفته است که میتواند تولید انبوه آنها را در آینده تسهیل کند. این استراتژی، اینتل را قادر میسازد تا از مزیت رقابتی اصلی خود—یعنی تولید انبوه نیمههادی—به عنوان یک اهرم بلندمدت برای تسلط بر بازار استفاده کند، مشروط بر اینکه بتواند بر چالشهای ذاتی کیوبیتهای سیلیکونی غلبه نماید.
3.2 استارتاپهای نوظهور: پیشروان کاربردهای جدید
استارتاپها نقشی حیاتی در هدایت کاربردهای خاص هوش مصنوعی کوانتومی ایفا میکنند و اغلب با چابکی بیشتری به نیازهای صنایع مختلف پاسخ میدهند.
- SECQAI: یک شرکت بریتانیایی که اولین مدل زبانی بزرگ کوانتومی (QLLM) جهان را معرفی کرد. این مدل برای افزایش کارایی در بخش مالی، به ویژه در حوزههایی مانند ارزیابی ریسک و تشخیص تقلب، طراحی شده است.
- Quantum Machines: این شرکت بر ساخت زیرساختها و فناوریهای کنترل پیشرفته برای کامپیوترهای کوانتومی تمرکز دارد تا به محققان در سراسر جهان برای تحقق پتانسیل کامل این فناوری کمک کند.
- QpiAI: یک استارتاپ هندی که بر حل مشکلات پیچیده با ترکیب هوش مصنوعی و رایانش کوانتومی متمرکز است و در حال توسعه راهحلهایی برای صنایع مختلف است.
3.3 جدول مقایسهای پردازندههای کوانتومی
شرکت | نام/کد پردازنده | معماری | تعداد کیوبیت ها | تاریخ عرضه | دستاوردهای کلیدی |
گوگل | Sycamore | ابررسانا | ۵٣ (موثر) | ٢٠١٩ | اولین ادعای «برتری کوانتومی» |
گوگل | Willow | ابررسانا | ١٠۵ | دسامبر ٢٠٢۴ | کاهش چشمگیر نرخ خطا (٪٩٩.٩۶۵) |
IBM | Eagle | ابررسانا | ١٢٧ | نوامبر ٢٠٢١ | - |
IBM | Osprey | ابررسانا | ۴٣٣ | نوامبر ٢٠٢٢ | - |
IBM | Condor | ابررسانا | ١١٢١ | دسامبر ٢٠٢٣ | - |
IBM | Heron R2 | ابررسانا | ١۵۶ | نوامبر ٢٠٢۴ | - |
اینتل | Tangle Lake | ابررسانا | ۴٩ | ژانویه ٢٠١٨ | - |
اینتل | Tunnel Falls | اسپین سیلیکونی | ١٢ | ژوئن ٢٠٢٣ | مقیاس پذیری و قابلیت سازگاری با CMOS |
این رقابت شدید در سطح شرکتها، با مسابقهای موازی در سطح ملی برای دستیابی به رهبری در این فناوری استراتژیک همراه است.
4.0 عرصه ژئوپلیتیک: استراتژیهای ملی و حاکمیت فناورانه
رقابت شدید بین غولهای فناوری صرفاً یک نبرد تجاری نیست، بلکه بازتابی از یک مسابقه ژئوپلیتیکی عمیقتر است. با توجه به پیشبینیهای ارزشی بالغ بر ۹۷ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۵ (مککینزی)، دولتها رایانش کوانتومی را نه یک فناوری، بلکه یک دارایی استراتژیک ملی برای تضمین «حاکمیت فناورانه» و امنیت ملی میدانند. این اهمیت ژئوپلیتیک منجر به شکلگیری یک "مسابقه کوانتومی" جدی بین کشورهای جهان شده است.
- ایالات متحده (United States): با تصویب "قانون ملی ابتکار کوانتوم" در سال ۲۰۱۸، بودجه فدرال برای پروژههای کوانتومی از حدود ۴۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۹ به بیش از ۹۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۲ افزایش یافت. هدف این برنامه تضمین رهبری آمریکا در این حوزه از طریق تأسیس مراکز تحقیقاتی و کنسرسیومهای متعدد است.
- چین (China): این کشور با یک برنامه ۵ ساله به دنبال یک "جهش بزرگ" برای تبدیل شدن به "قدرت اول" در فناوریهای کلیدی مانند هوش مصنوعی کوانتومی است. چین سرمایهگذاری خود را در تحقیقات پایه به شدت افزایش داده و در زمینه ارتباطات کوانتومی پیشگام است.
- اتحادیه اروپا (European Union): برنامه "پرچمدار کوانتوم" (Quantum Flagship) با سرمایهگذاری ۱ میلیارد یورویی طی یک دهه، بر تحقیقات و توسعه فناوریهای کوانتومی متمرکز است.
- آلمان (Germany): آلمان با یک برنامه ۳ میلیارد یورویی، به دنبال توسعه یک کامپیوتر کوانتومی با ظرفیت حداقل ۱۰۰ کیوبیت تا سال ۲۰۲۶ است تا جایگاه خود را در اروپا تثبیت کند.
- ژاپن و کانادا (Japan and Canada): این کشورها نیز برای عقب نماندن از رقابت جهانی، استراتژیهای ملی خود را برای سرمایهگذاری در تحقیق، تربیت استعداد و تجاریسازی راهاندازی کردهاند.
4.1 جدول مقایسهای استراتژیهای ملی کوانتومی
کشور | نام برنامه | بودجه (سالانه/مجموع) | اهداف کلیدی |
ایالات متحده | National Quantum Initiative | افزایش از ۴۰۰ میلیون به بیش از ۹۰۰ میلیون دلار در سال | تسریع تحقیق و توسعه، تقویت امنیت ملی و اقتصاد |
چین | برنامه ۵ ساله ملی | افزایش ١٠.۶ درصدی بودجه تحقیقات پایه در سال ٢٠٢١ | تبدیل شدن به قدرت اول در هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی |
اتحادیه اروپا | Quantum Flagship | ١ میلیارد یورو (طی ١٠ سال) | ایجاد شبکه پژوهشگران، توسعه فناوریهای کوانتومی |
آلمان | Action Plan | ٣ میلیارد یورو (تا ٢٠٢۶) | ساخت کامپیوتر کوانتومی ١٠٠ کیوبیتی تا ٢٠٢۶، تضمین حاکمیت فناورانه |
ژاپن | Quantum Innovation Strategy | (نامشخص) | ایجاد مراکز تحقیق و توسعه، تقویت اقتصاد |
این رقابت بینالمللی اگرچه نوآوری را تسریع میکند، اما مسائل اخلاقی و حقوقی مهمی را نیز مطرح میسازد که نیازمند ایجاد چارچوبهای بینالمللی است. حال باید دید چه موانع فنی در مسیر تحقق این استراتژیهای بلندپروازانه قرار دارد.
5.0 چالشهای فنی و نقش همافزایی هوش مصنوعی
با وجود سرمایهگذاریهای عظیم و پیشرفتهای چشمگیر، موانع فنی formidableای بر سر راه ساخت کامپیوترهای کوانتومی مقیاسپذیر و تحملپذیر در برابر خطا قرار دارند که مانع از کاربرد گسترده این فناوری میشوند.
5.1 موانع اصلی در مسیر توسعه
چهار چالش اصلی فنی که در حال حاضر محققان با آنها دستوپنجه نرم میکنند عبارتند از:
- انسجامزدایی و خطا (Decoherence and Errors): این بزرگترین مانع فعلی است. کیوبیتها به نویزهای محیطی مانند تغییرات دما یا ارتعاشات بسیار حساس هستند. این تداخلات باعث میشود کیوبیتها حالتهای کوانتومی برهمنهی و درهمتنیدگی خود را از دست بدهند (پدیدهای به نام "انسجامزدایی") که منجر به خطاهای فزاینده در محاسبات میشود. این دقیقاً همان چالش بنیادینی است که گوگل با تراشه "Willow" و مایکروسافت با رویکرد توپولوژیکال خود، هر یک با استراتژیهای متفاوت، در صدد حل آن هستند.
- مقیاسپذیری (Scalability): ساخت و کنترل سیستمهایی با صدها یا هزاران کیوبیت پایدار که نرخ خطای پایینی داشته باشند، یک چالش اساسی است. پیچیدگی کنترل و ایزولهسازی تعداد زیادی کیوبیت به طور فزایندهای دشوار میشود. این چالش مقیاسپذیری همان نقطهای است که استراتژی IBM با پردازندههایی مانند Condor و رویکرد اینتل با کیوبیتهای سیلیکونی سازگار با CMOS، مستقیماً آن را هدف قرار دادهاند.
- توسعه سختافزار و نرمافزار تخصصی (Specialized Hardware & Software): هر معماری کیوبیت (مانند ابررسانا یا یونهای به دام افتاده) به سختافزار و نرمافزار کنترل اختصاصی خود نیاز دارد. علاوه بر این، کمبود متخصصان ماهر از فیزیکدانان کوانتوم تا مهندسان نرمافزار، یک مانع جدی دیگر است. این شکاف در اکوسیستم، فرصتی برای استارتاپهایی مانند Quantum Machines ایجاد کرده تا با ساخت لایههای زیرساختی و کنترلی، به پیشرفت کل حوزه کمک کنند.
- ارتباط با کامپیوترهای کلاسیک (Integration with Classical Computers): رایانش کوانتومی جایگزین رایانش کلاسیک نخواهد شد، بلکه به عنوان یک فناوری مکمل در کنار آن عمل خواهد کرد. بنابراین، توسعه روشهای کارآمد و قابل اعتماد برای انتقال دادهها بین این دو نوع سیستم یک چالش مهم برای تولید نرمافزارهای کاربردی است. پلتفرمهایی مانند Azure Quantum مایکروسافت دقیقاً برای حل این مشکل طراحی شدهاند تا یک محیط یکپارچه برای توسعه الگوریتمهای ترکیبی فراهم کنند.
5.2 هوش مصنوعی به عنوان راهحل: یک چرخه بازخورد مثبت
رابطهای همافزا و عمیق بین هوش مصنوعی و رایانش کوانتومی وجود دارد. هوش مصنوعی نه تنها یکی از اصلیترین ذینفعان قدرت محاسباتی کوانتومی است، بلکه خود ابزاری حیاتی برای پیشبرد و غلبه بر چالشهای بنیادین آن محسوب میشود.
الگوریتمهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین برای حل برخی از اساسیترین مشکلات فیزیکی رایانش کوانتومی به کار گرفته میشوند:
- تصحیح خطای کوانتومی (Quantum Error Correction - QEC): هوش مصنوعی میتواند الگوهای نویز را در سیستمهای کوانتومی شناسایی کرده و تکنیکهای تصحیح خطا مانند "کدهای سطحی" (Surface Codes) را برای افزایش مقاومت کیوبیتها در برابر خطا پیادهسازی کند.
- بهینهسازی پالسهای کنترل (Optimizing Control Pulses): الگوریتمهای یادگیری تقویتی میتوانند بهترین استراتژیهای کنترل را برای پالسهای کوانتومی طراحی کنند تا نویز را کاهش داده و زمان انسجام (Coherence Time) کیوبیتها را افزایش دهند.
این رابطه دوطرفه یک "چرخه بازخورد مثبت" ایجاد میکند: هوش مصنوعی به ساخت کامپیوترهای کوانتومی بهتر کمک میکند و کامپیوترهای کوانتومی بهتر به هوش مصنوعی اجازه میدهند مسائل پیچیدهتری را حل کند. این بینش، درک ما را از دو فناوری مجزا به یک "اکوسیستم هموابسته" ارتقا میدهد.
6.0 چشمانداز آینده و تأثیر بر بازار
با وجود چالشهای فنی، موسسات تحلیلی معتبر مسیری روشن را از هیاهوی اولیه به سوی خلق ارزش واقعی ترسیم میکنند. این بخش، پیشبینیهای کارشناسان و افقهای زمانی برای دستیابی به "مزیت کوانتومی" در کاربردهای عملی را تحلیل میکند.
6.1 تحلیل پیشبینیها: از چرخه هایپ گارتنر تا ارزشآفرینی مککینزی
پیشبینیهای موسساتی مانند گارتنر و مککینزی نشاندهنده یک تغییر رویکرد مهم در بازار است. بر اساس "چرخه هایپ گارتنر"، رایانش کوانتومی در حال عبور از "ورطه ناامیدی" (Trough of Disillusionment) و ورود به "شیب روشنگری" (Slope of Enlightenment) است. این بدان معناست که پس از یک دوره انتظارات غیرواقعبینانه، تمرکز بازار اکنون بر کاربردهای عملی و استخراج ارزش واقعی از این فناوری معطوف شده است.
مککینزی پیشبینی میکند که فناوریهای کوانتومی تا سال ۲۰۳۵ میتوانند ارزشی تا سقف ۹۷ میلیارد دلار ایجاد کنند که بخش قابل توجهی از آن به رایانش کوانتومی اختصاص دارد. این پیشبینیها نشاندهنده بلوغ بازار و حرکت از "هیاهو" به سمت "سودآوری" است.
6.2 افقهای زمانی برای «مزیت کوانتومی»
بر اساس تحلیلها، دستیابی به مزیت کوانتومی در حوزههای مختلف در دو افق زمانی قابل پیشبینی است:
افق کوتاهمدت (۱ تا ۵ سال) در این دوره، انتظار میرود رایانش کوانتومی در حل مسائل خاصی به مزیت واقعی دست یابد:
- بهینهسازی (Optimization): استفاده از الگوریتمهای کوانتومی مانند QAOA برای حل مسائل بهینهسازی در لجستیک، مدیریت زنجیره تأمین و برنامهریزی ترافیک.
- شبیهسازی کوانتومی (Quantum Simulation): شبیهسازی سیستمهای کوانتومی مانند مولکولها و مواد جدید که کاربردهای فراوانی در کشف دارو، علوم مواد و شیمی دارد.
- پیشبینی آب و هوا (Climate Forecasting): تحقیقات اخیر نشان میدهد که شبکههای عصبی کوانتومی (QNNs) پتانسیل پیشی گرفتن از مدلهای کلاسیک را در پیشبینی دقیقتر آب و هوا دارند.
افق بلندمدت (۵ تا ۱۰ سال به بعد) تمرکز در این دوره بر توسعه فناوریهای مقیاسپذیر و تحملپذیر در برابر خطا خواهد بود:
- کامپیوترهای تحملپذیر خطا (Fault-Tolerant Computers): با حل چالشهای بنیادین مانند انسجامزدایی، دستیابی به کامپیوترهای کوانتومی بزرگ و پایداری که قابلیت اجرای الگوریتمهای پیچیدهتر را دارند، پیشبینی میشود.
- شبکههای کوانتومی (Quantum Networks): ایجاد شبکههای ارتباطی کاملاً امن از طریق انتقال دادههای درهمتنیده، یکی از وعدههای بلندمدت این فناوری است.
7.0 نتیجهگیری: جمعبندی استراتژیک و پیامدهای کلیدی
این گزارش جامع نشان میدهد که هوش مصنوعی کوانتومی یک حوزه پیچیده و در حال بلوغ است که در حال گذار از مرحله تحقیقات نظری به سوی کاربردهای عملی است. این فناوری صرفاً ابزاری برای سرعت بخشیدن به محاسبات نیست، بلکه پارادایم جدیدی با قابلیتهای بیسابقه است که مزایای نمایی نسبت به رایانش کلاسیک ارائه میدهد.
با این حال، تنش اصلی در این حوزه همچنان پابرجاست: در یک سو، وعده مزیتهای نمایی و در سوی دیگر، چالشهای فنی بنیادین مانند انسجامزدایی و مقیاسپذیری که موانع اصلی پیش رو هستند.
پیامدهای استراتژیک کلیدی این گزارش عبارتند از:
- فناوری مکمل: رایانش کوانتومی جایگزین کامپیوترهای کلاسیک نخواهد شد، بلکه به عنوان یک فناوری مکمل و تخصصی برای حل مسائل بسیار پیچیده در کنار آنها عمل خواهد کرد.
- امنیت سایبری: ظهور کامپیوترهای کوانتومی مقیاسپذیر، تهدیدی جدی برای استانداردهای رمزنگاری فعلی مانند RSA محسوب میشود. از این رو، توسعه "رمزنگاری پسا-کوانتومی" (PQC) برای دفاع در برابر این تهدیدات یک ضرورت فوری است.
- بازار کار: توسعه این فناوری تأثیری دوگانه بر بازار کار خواهد داشت. از یک سو، تقاضا برای متخصصان فنی در علوم کامپیوتر و فیزیک کوانتوم افزایش مییابد و از سوی دیگر، صنایع مختلف برای بهرهبرداری از این فناوری به مهارتهای جدیدی نیاز خواهند داشت.
بنابراین، رقابت برای برتری کوانتومی یک مسابقه فناورانه صرف نیست، بلکه یک ماراتن استراتژیک است. ملتها و شرکتهایی که بتوانند این اکوسیستم پیچیده از علم، سرمایه و سیاستگذاری را به بهترین شکل مدیریت کنند، نه تنها رهبری یک انقلاب تکنولوژیک را به دست خواهند آورد، بلکه چشمانداز قدرت جهانی در قرن بیست و یکم را نیز بازتعریف خواهند کرد.
نظر خود را بنویسید